خواننده: بهرام

نام آهنگ: اگه بیام بیرون

ترانه سرا: بهرام

آهنگساز: پیماندگار

توضیحات اثر: «اگه بیام بیرون» قطعه‌ای درون‌نگرانه و پرسش‌گر است که ترس از مواجهه با خود واقعی و جهان بیرون را محور اصلی خود قرار داده است. راوی که در اتاق ذهن و حصار دفاعی خود گرفتار است، با زبانی شاعرانه و پر از تضاد (غرور/تنهایی، فرهیختگی/انحراف) به توصیف خود و «تو»ی مخاطب می‌پردازد. ترس از قضاوت شدن و قضاوت کردن، بزرگ‌ترین مانع خروج عنوان می‌شود. با این حال، آهنگ در میانه راه به نقطه عطفی می‌رسد و با شعری خردمندانه درباره زمان، انتخاب و کیفیت زندگی، تصمیم به بیرون آمدن می‌گیرد. موسیقی و اجرا این گذار از ترس و ایستایی به سوی جسارت و حرکت را به خوبی همراهی می‌کنند. این ترک، مانیفستی برای شکستن حصارهای ذهنی و جستجوی ارتباط است.

Artist: Bahram

Song: Age Biam Biroon

تاریخ انتشار: 1404

بازدیدها: 3

متن آهنگ

من فرّار من غرّه من تنها زده دل گله
من و عالم تو یه ذره پر صراحت و پرطعنه
پر فردا پر نعره پر نشدها پر کرده
پرم از کاش جون کنده
پر من ارزون شده توی فلّه
توی الّاف موی الّف پر الفبای مؤلف
پر کلام مکلّف تو من فرهیخته منحرف
توی طوّاف دور جعبه
من بی کشیش و بی کعبه
تروماهات ساختتت متکبر
خودو می پرستی با مسئولیت بنده
آخ توی کلّاش بی کله
خوشحالی فعلا چیزی نمی گن بهت
هر روزو زندگی می کنی از صفر
همزمان همواره و هرگز
تش تشنه‌تری و متأسف
تو نه می خوری به درد نه میزنی ضربه
تهی از فاعل و تهی از فعل
تو نه میشی عاشق نه متنفر
من راجع به همه اینا آگاهم
ولی اونقدر فرقی نداریم باهم
گیر کردم تو خودم و اتاقم
می ترسم بکنیم قضاوت
اگه بیام بیرون
اگه بیام بیرون
انگار یه عمریه تو دفاعم
دورم کشیدم یه حصاری از آهن
تخیلم شده تنها پناهگاهم
می ترسم بفهمم کی ام واقعاً
اگه بیام بیرون
ولی میام بیرون
تا ابد که پیدا نمیشه راه حل
مشکلا عواقب دارن از یه جا به بعد
کیفیت زندگی به عمق رابطه ست
لحظه های آدما با هم تو قاب عکس
زمان تنها چیزیه که نمیاد به دست

نه وقت مجادله داریم نه وقت بحث
اومدم بیرون شاید بگیرم سهم از لحظه ت
تو کنج کوله بار خاطره ت
ببین کسی نه خیلی خنگ نه نابغه ست
فقط به دنیا میان بعضیا جای بد
همه چی هم بستگی داره به ذائقه ت
به اندازه کافی هم اون بیرون مانع هست
خودت که واسه خودت نباید بسازی سد
اینه منطق دنیای بی خدای من
اگه می خوای بری تو اتاق هم برو
اقلاً درک کن و بذا یه کم باز بمونه لای در

من راجع به همه اینا آگاهم
ولی خیلی فرقی نداریم باهم
گیر کردم تو خودم و اتاقم
ولی قول میدم نکنمت قضاوت
اگه بیای بیرون
اگه بیای بیرون
انگار یه عمریه تو دفاعم
دورم کشیدم یه حصاری از آهن
تخیلم شده تنها پناهگاهم
ولی میخوام بفهمی که کی ام واقعاً
میخوام بیام بیرون میخوام بیام بیرون
میخوام میام بیرون