متن آهنگ

میخواستم بچه هام صدات کنن
یه روزی بابابزرگ
میخواستم بسازم برات
یه خونه یه حیاط بزرگ
میخواستم شعرامو بخونی
همرام با صدای بلند
میخواستم وقت خوندنم
بشینی اون ردیف جلو
میخواستم ببندم برات
اونطور که دوست داری کراوات
تو روز عروسیم برقصی واسم
دست تو دست مامان
بهم گفتی تا میتونی میجنگی
که تا میتونی نری
همین یه بار بود
که دروغ گفتی بابا
نگاه کن بابا پاییزه هوا بارونه
روحت تو آسمونه
تنت روی شونه هامونه
منو ببخش ولی باید خدافظی کنیم
قول میدم بهت
صداتو یادم میمونه
دلم برات تنگ میشه
میام تو خوابام پیشت
میام تا پیدات کنم
کنارتم هرچی شه
دلم برات تنگ میشه
میام تو خوابام پیشت
میام تا پیدات کنم
کنارتم هرچی شه