متن آهنگ
در آغوشت بگیر تنهاییم را که غریبم
که بی آغوش تو از خنده هایم بی نسیبم
بیا که هق هقی از ته دل در آغوش تو
بدهکارم به اشک پنهانیه چشم نجیبم
یک جملهی تو میبرد تمام غمهایم را
چیزی بگو جان من که خسته ام از دنیا
خاصیت چشم توست فهمیدن من بی حرف
چیزی نمی گویم خودت بخوان دردهایم را
بیا که نامردترین درد به قلب من زده
بیا که تنهایی من به قصد کشتن آمده
رفتی بفهمم روزگار گاهی چقدر بی رحم است
بیا که دیر می شود که طاقتم سر آمده
یک جملهی تو میبرد تمام غمهایم را
چیزی بگو جان من که خسته ام از دنیا
خاصیت چشم توست فهمیدن من بی حرف
چیزی نمی گویم خودت بخوان دردهایم را
که بی آغوش تو از خنده هایم بی نسیبم
بیا که هق هقی از ته دل در آغوش تو
بدهکارم به اشک پنهانیه چشم نجیبم
یک جملهی تو میبرد تمام غمهایم را
چیزی بگو جان من که خسته ام از دنیا
خاصیت چشم توست فهمیدن من بی حرف
چیزی نمی گویم خودت بخوان دردهایم را
بیا که نامردترین درد به قلب من زده
بیا که تنهایی من به قصد کشتن آمده
رفتی بفهمم روزگار گاهی چقدر بی رحم است
بیا که دیر می شود که طاقتم سر آمده
یک جملهی تو میبرد تمام غمهایم را
چیزی بگو جان من که خسته ام از دنیا
خاصیت چشم توست فهمیدن من بی حرف
چیزی نمی گویم خودت بخوان دردهایم را