خواننده: دانیال

نام آهنگ: دو قطبی 2

ترانه سرا: دانیال

Artist: Daniyal

Song: 2 Ghotbi 2

تاریخ انتشار: 1404

بازدیدها: 336

متن آهنگ

[ورس یک]
بودم اون بچه تخس ناخلف غرق استعداد
تو خونه هی سر تاریک و لنگ اسکناس
با یه مشت و کمبود و کلی درس اشتباه
با پای پیاده زدم تو قلب اجتماع
نمی‌دونستم یه روز میکنن دردامو زیاد
اولین کامایی که گرفتم از نخای سیگار
نمیفهمیدم بعدش میخوره لبام به چیا
به پودر سفید رو زر ورقام متای سیاه
یهو به خودم اومدم دیدم پوستمو کند
با نبودش میگیره کل وجودمو ترس
گرفتارشم هر روز میکنه زورمو کم
نصف رفیقام شدن رفیق سوزن و رگ
استخونای صورتم از تو گونمو شکافت
چرت هروئین هر روز میمالید پوزمو به خاک
رو بالشتم میدادم نصف روزمو *
شبا هم پیدا نمی‌کردن در خونه رو چشام
تنم به پتوهای کثیف بازداشتگاه‌ها خورد
پاهام به پاتوق‌های زیر پل و پارکا باز شد
تو خونه مثل سگ بودم با خواهر برادرم
داشی میبستم در * چهارتا لاشخور
تک و تنها تو خیابونا با جنس‌های تو جیبم
با بدن ضعیف زیر لباس پوسیدم
قدم میزدم نداشتم یه ستاره تو این شهر
دنده‌هامو خورد میکرد فشار رو سینه‌م
شده بودم درد و نگرانی تو دل ننم
سینه‌مو دادم جلو وایستادم تو روی پدرم
اعتبار نداشتم حتی پیش سوپر محل
افتاده بودم تو یه جاده‌ای که تونله فقط
جوری میزدم دو روز به غذا لب نمیزدم
عین دستای مکانیکا بود رنگ پیرهنم
تو قاب آینه دنبال خودم میگشتم
با خودم حرف میزدم و با کسی حرف نمیزدم

[کورس]
با خودم حرف زدم تا شدم دو قطبی
یه قرصی رو سفید و مورفین
تو خواب غفلت می‌دیدم کابوس
حکومت رویاهامو دزدید
با خودم حرف زدم تا شدم دو قطبی
یه قرصی رو سفید و مورفین
تو خواب غفلت می‌دیدم کابوس
حکومت رویاهامو دزدید

[ورس دو]
خسته شده بودم از بودن تو اون وضعیت
از درد پاهامو نقطه‌ی کور انگیزم
از پنجره‌ی شکسته‌ی روح کثیفم
از اینکه کسی نمیاد پِی‌م تو کوچه علی چپ
از اینکه همیشه پاره پورم
از همه اون هدفایی که نصف کاره موندن
از نگاه نکردن بابام توی صورتم
از دنبال آدما واسه استفاده بودن
این آخریا خودمو از خونه جدا کردم
یه روز مامانم زنگ زد و گفت تو رو خدا برگرد
چیزی نمونده بود جدا بشه قلبم
یه صدایی از تو بهم گفت مراقبت هستم
پا شدم یه آب زدم به سر و صورتم
عین مرد تحمل کردم درد رو تنم
دیگه نمی‌خواستم پیزوری باشم
دیگه نمی‌کشیدم ببینم سم و تو رگم
یه ماه نزدم شدم پسر خوب کوچه‌مون
جنگ و دعوا دیگه رفته بود از توی خونه‌مون
دیگه پول یه ماه هم نمیشد تو یه روز حروم
رو در و دیوار اتاقم بوی دود نبود
دیگه قرص نمیخورم واسه اعصاب آروم
نعشه میشم با بوی غذا و خاک و بارون
انگار یه نفر حیاتو زده آب و جارو
با یه شات قهوه میشینم کنار پله‌ها
نعشه میشم تو خیابون دست نوشته‌هام
به قول بهروز وثوقی توی متن اون سکانس
<تف به نعشگی بعد التماس>
امروزمو میدوم واسه فردای راحت
رفاقتی هم ندارم من چند ماهه با غم
خودم واسه خودم فرستادم جلیقه نجات
از دریا گذشتمو الان چند ماهه پاکم

[کورس]
با خودم حرف زدم تا شدم دو قطبی
یه قرصی رو سفید و مورفین
تو خواب غفلت می‌دیدم کابوس
حکومت رویاهامو دزدید
با خودم حرف زدم تا شدم دو قطبی
یه قرصی رو سفید و مورفین
تو خواب غفلت می‌دیدم کابوس
حکومت رویاهامو دزدید