متن آهنگ
یه سری موقع ها ام هس که مغز رد میده،
عجیبه ولی رد میده
مغزم رد داده اعصاب تخمی
حالمون وخیمه این جوک نی
سفره تنگ دس بال خالی
هنو زندگی میکنیم این شوک نی حاجی
حاجی بگو چی بهمون گذشت که صب تا شب باید سگ دو برنیم
وسط روز فس میشیمو شب خونه باید فقط دردو ببریم
حاجییی
حقمون این نبود اصن
که هر دیقه وصله بم آبجو نسخ
حاجی نمیتونم دیگ دردو ببینم
میمونه ازمون فقط یه جسد
حاجی بگو بس کنن دیگ
جوونمون داره زیر مواد میمیره
حاجی بگو بس کنن دیگ
زندگیمونو داره تباح میگیره
اینا همه بچهامونن حاجی طاقت دردو ندارن
اینا بچهامونن حاجی،طاقت شبای سردو ندارن
از خودم خستم دیگ این حس بد مغزنو جویید
بگو چی بم میگذره دیگ که صب تا شب حس گناه دارم
حقمون این نبود اصن
که هر دیقه وصله بم آبجو نسخ
حاجی نمیتونم دیگ دردو ببینم
میمونه ازمون فقط یه جسد
حاجی بگو بس کنن دیگ
جوونمون داره زیر مواد میمیره
حاجی بگو بس کنن دیگ
زندگیمونو داره تباح میگیره
خیلی وقته که با خنده غریبیم
خیلی وقته رو لب خنده ندیدیم
خیلی وقته حاجی دلمون پره
خیلی وقته شرمنده میمیریم
مجبورم بد رو باشم وقتی آدما واسم صد رو دارن
حقیقت اینجا تلخ محضه
رفیقامو بیشتر از حقیقت دوس دارم حاجی
(۲بار).حقمون این نبود اصن
که هر دیقه وصله بم آبجو نسخ
حاجی نمیتونم دیگ دردو ببینم
میمونه ازمون فقط یه جسد
حاجی بگو بس کنن دیگ
جوونمون داره زیر مواد میمیره
حاجی بگو بس کنن دیگ
زندگیمونو داره تباه میگیره
زندگی فرمش همینه
یجایی لنگ بمونی خوردی زمین هعیی
مجبوریم بد بین باشیم وقتی پره عقدای میزنه عقده زمینت
زندگی بی روح شدع آدم به آدم اینجا رحم نمیکنه
چی برامون ساختن حاجی مغزم گول حرفارو نمیخوره
حق من نبووود
خستس این بدنننننننن
حق من نبووووود
ولی بد زدددددن
عجیبه ولی رد میده
مغزم رد داده اعصاب تخمی
حالمون وخیمه این جوک نی
سفره تنگ دس بال خالی
هنو زندگی میکنیم این شوک نی حاجی
حاجی بگو چی بهمون گذشت که صب تا شب باید سگ دو برنیم
وسط روز فس میشیمو شب خونه باید فقط دردو ببریم
حاجییی
حقمون این نبود اصن
که هر دیقه وصله بم آبجو نسخ
حاجی نمیتونم دیگ دردو ببینم
میمونه ازمون فقط یه جسد
حاجی بگو بس کنن دیگ
جوونمون داره زیر مواد میمیره
حاجی بگو بس کنن دیگ
زندگیمونو داره تباح میگیره
اینا همه بچهامونن حاجی طاقت دردو ندارن
اینا بچهامونن حاجی،طاقت شبای سردو ندارن
از خودم خستم دیگ این حس بد مغزنو جویید
بگو چی بم میگذره دیگ که صب تا شب حس گناه دارم
حقمون این نبود اصن
که هر دیقه وصله بم آبجو نسخ
حاجی نمیتونم دیگ دردو ببینم
میمونه ازمون فقط یه جسد
حاجی بگو بس کنن دیگ
جوونمون داره زیر مواد میمیره
حاجی بگو بس کنن دیگ
زندگیمونو داره تباح میگیره
خیلی وقته که با خنده غریبیم
خیلی وقته رو لب خنده ندیدیم
خیلی وقته حاجی دلمون پره
خیلی وقته شرمنده میمیریم
مجبورم بد رو باشم وقتی آدما واسم صد رو دارن
حقیقت اینجا تلخ محضه
رفیقامو بیشتر از حقیقت دوس دارم حاجی
(۲بار).حقمون این نبود اصن
که هر دیقه وصله بم آبجو نسخ
حاجی نمیتونم دیگ دردو ببینم
میمونه ازمون فقط یه جسد
حاجی بگو بس کنن دیگ
جوونمون داره زیر مواد میمیره
حاجی بگو بس کنن دیگ
زندگیمونو داره تباه میگیره
زندگی فرمش همینه
یجایی لنگ بمونی خوردی زمین هعیی
مجبوریم بد بین باشیم وقتی پره عقدای میزنه عقده زمینت
زندگی بی روح شدع آدم به آدم اینجا رحم نمیکنه
چی برامون ساختن حاجی مغزم گول حرفارو نمیخوره
حق من نبووود
خستس این بدنننننننن
حق من نبووووود
ولی بد زدددددن