متن آهنگ

آتشی در سینه دارم،جاودانی
عمر من مرگی است،نامش زندگانی

رحمتی کن کز غمت جان می سپارم
بیش از اینم طاقت هجران ندارم

کی نهی بر سرم پای
ای پری از وفاداری
اشک من،شد تمام
بس در غمت کرده ام زاری

گرچه ناز دلبران،دل تازه دارد
ناز هم بر دل من،اندازه دارد