متن آهنگ زانیار خسروی به نام نمیدونی
تمومه شبای تنهاییمو
به جای تو با ما حرف میزنم
بگو امشب تو از راه میرسی
نمیذاری بغضمو بشکنم
نمیذاری تا این همه اشک یه روز
تو تنهاییام منو غرق کنن
به دنیای من یه رنگ شاد بزن
تا این روزا با هم یکم فرق کنن
نمیدونی شاید که وابستتم
نمیدونی شاید که دیر میرسی
نمیدونی اینجا یکی چشم به راست
داره میمیره از دلواپسی
همیشه سهمم از انتظار
یه بغض ترک خورده و خیسه
همون لحظه ای که قراره بیای
همیشه ساعتم، وایمیسه
هنوز تو قلبم یه شمع روشنه
تا باور کنم که تو میرسی
بازم ساعتو عقب میکشم
باید صبر کنم تا تو برسی
نمیدونی شاید که وابستتم
نمیدونی شاید که دیر میرسی
نمیدونی اینجا یکی چشم به راست
داره میمیره از دلواپسی
به جای تو با ما حرف میزنم
بگو امشب تو از راه میرسی
نمیذاری بغضمو بشکنم
نمیذاری تا این همه اشک یه روز
تو تنهاییام منو غرق کنن
به دنیای من یه رنگ شاد بزن
تا این روزا با هم یکم فرق کنن
نمیدونی شاید که وابستتم
نمیدونی شاید که دیر میرسی
نمیدونی اینجا یکی چشم به راست
داره میمیره از دلواپسی
همیشه سهمم از انتظار
یه بغض ترک خورده و خیسه
همون لحظه ای که قراره بیای
همیشه ساعتم، وایمیسه
هنوز تو قلبم یه شمع روشنه
تا باور کنم که تو میرسی
بازم ساعتو عقب میکشم
باید صبر کنم تا تو برسی
نمیدونی شاید که وابستتم
نمیدونی شاید که دیر میرسی
نمیدونی اینجا یکی چشم به راست
داره میمیره از دلواپسی
پخش آنلاین ویدیو
لینک کوتاه مطلب