آهنگ های پیشنهادی

متن آهنگ میلاد بابایی به نام نا نحس

کی بیشتر از زندگی خسته است کی خسته و کمرنگ و دلگیره
هر کی به امید نبودن بود تو ابتدای ،جاده میمیره
من میشناسم بوی موهاتو من مسخ این جو گندمی بودم
بازم بگو خانوم فرمانده من قتل عام چندمی بودم
چشم و امید من نبود من بودن به سبک آدمی مرده
بودن به شکل تو به شکل من سرخوردگی های دو سر خورده

وقتی خودت در خود گرفتاری هر گونه ی زنجیر یعنی هیچ
دلخوش نکن این متن چیزی نیست این شعر بی تصویر یعنی هیچ
بعد از تو تصویری نمانده تا شاعر خیالی نو در اندازد
تنها به فکر مرگ وامانده است تا خون بهایت را بپردازد
بنشین غروب شعر از اینجاست از کفش های پشت در مانده
از مادری های تو با طفلی کز قبل بودن بی پدر مانده
سیاره ای خاموش و متروکم در من حضوری گنگ مشهود است
این سنگ سرد کنج منظومه قبلا زمین زندگی بوده است

این تکه سنگ آسمان جول را بردارو ها کن جان نو گیرد
در من دو جرعه زندگی مانده آن هم نجنبی زود میمیرد
حالا کجا با این همه تندی من هر چه کردم با خودم کردم
جان علی امروز با من باش بنشین برایت چای دم کردم
میگفتم و میگفتم و گفتم نشنیدی و نشنیدم و گم شد
سوز دلم در زوزه های شهر کلت کمی از کل مردم شد
من ماندمو تقویم تاریکم آینده منحوس و تکراری
جسمی گرفتار خود آزاری در پوششی از دیگر آزاری
تاریخ از پلک تو افتادن دست خدا دادم تمامت را
من ها تلف کردن عمرت را از خود گرفتی انتقامت را
تاریخ شبها تا ابد رفتن تلخابه ی تا صبح بیداری
از هر طرف در سینه بن بست دوران چفت چار دیواری
دستم به دست دیگرم بودو تنها تر از من ها قدم بودن
در فکر تو با ضلع سوم شخص سرگیجه کنج خودم بودم

باور نمیکردم پس از مردن چشمم پر از دو رو برت باشد
در خود بخواب و راهی خود شو دست خدا زیر سرت باشد
ابریق مستم را شکستی و ابری شدی از مرده های آه
خیسم شدی از قطره های اشک حالی شدم در گوشه مهراب
ای ابر در شلوار کز کرده جا رختی خاموش بر دیوار
ای ماریای روسی دلتنگ ای بهت سنگین پس از دیدار
خوابیده ای در آن سر دنیا من این سر دنیا پر از دردم
خوف و رجا از خواجه میگیرم شیراز زخمی را بغل کردم
خون از تن شیراز میریزد من مست رکن آباد و انگورم
حافظ چه خواهد کرد بعد از این فکر درشتی های تیمورم
با پنجه کاه از کوه میسازم دل داده ام بر هرچه بادا باد
شیرین سران را دوست تر دارند فریاد از این فرهاد کش فریاد

در ازدهام کوچه ی خوشبخت
میشد فروغت را تحمل کرد
میشد گلستانت شوم اما
پرویز شاپور این وسط گل کرد
در قتل عامی که به پا کردی
شاید ولی اما اگر مرده
منصف بمان ،تو زندگی داری
ما بین ما کی بیشتر مرده
کی بیشتر از زندگی خسته است
کی خسته و کمرنگ و دلگیره
هر کی به امید نبودن بود
تو ابتدای جاده میمیره
چشم و امید من نبود من
بودن به سبک آدمی مرده
بودن به شکل تو به شکل من
سرخوردگی های دو سر خورده
آشوب آشوبم از این پاییز
رج میزنم تکلیف دنیامو
من سیزده روزه که آبانم
برگا قلم کردن پاهامو

فال مبارک اونور میله ست
یه مرغ عشق ،عشق شیرازم
قرعه به نام فال بد افتاد
گفته سر آخر دستو میبازم
تعبیر تلخی داره این خوابا
من خواب میدیدم عروسیتو
زیر لباس تور تنهاییت
من خواب دیدم دست بوسیتو
رخت و لباسم عین بد بختیم
فردا هم عین سگ تماشایی
تو خواب دیشب خواب فردا بود
دیگه چه رخت و بخت و فردایی
من میشناسم بوی موهاتو
من مسخ این جو گندمی بودم
بازم بگو خانم فرمانده
من قتل عام چندمی بودم

حالا اگه افتادم از اسبم
مات از رخت حیرون حیرونم
تا آخرین سرباز میجنگم
من قول دادم مرده میمونم
من قول دادم توی این وحشت
هم سنگر بازندگی باشم
تو گیر و دار دار و درگیری
روی تمیز زندگی باشم
دنیای بعدی روبروی تو
میجنگم و بازم گل آویزم
ایندفعه جای نور تو رگهام
ازماده ی تاریک میریزم
من اهل دنیای پس از اینم
مرگ اتفاق حتمی من هاست
این زندگی با مرگ تکمیله
آدم نمیره بیشتر تنهاست

من ماندم در انجمادی تیز
گنجشک هایی بر تنم مردند
صد ها کنیز یوق بر گردن
در مطبخ چشمم زمین خوردند
حالاکه من منحوس این شعرم
حالا که تو در من گرفتاری
حالا که لب های سمرقندت
افتاده توی زیر سیگاری
من هم به تو بخشیدمت ای عشق
ته مانده ی بلخ و بخارا را
از کوه های تو گرفته تا
آیینه ی مخدوش دریا را
عقلم به من قلبم گرفتاره
تاریخ روز آشنایی بود
همیشه در من بین عقل و قلب
انگیزه ی زور آزمایی بود
نحسی از آن جا اتفاق افتاد
که زاده ی روز بدی بودم
در زیر روی نبض بودن ها
من خط صاف ممتدی بودم

اما تو نانحس جهان بودی
با تو مبارک بود حتی مرگ
با تو در این سیر سقوط سخت
ترسی نمی افزود حتی مرگ
با تو تمام قرعه ها خوبند
با تو عزیز مرغ آمینم
از چشم تو دنیای تنگم را
هم سنگ اقیانوس میبینم
وقتی که قلب زندگی با من
در خون نشست و غم دهن وا کرد
چشمانمان در هم گره خورد و
آینه را آیینه پیدا کرد
یک در کنار پنجره رویید
زین پس جهان در خانه جا میشد
یا پنجره میرفت سمت مرگ
یا در به روی مرگ وا میشد
از چاله بیرون میزدم تا چاه
راه فرار از خویشتن باشد
ای تف به هرچه دل
همان بهتر آدم فقط چشم و دهن باشد

بازم دوباره چشممو بستم
من خواب میبینم تورو با اون
دارین قدم هاتونو میشمارین
من پشتتون ویلون و سرگردون
تنهایی یه حرفه برای تو
اما واسه من کل دنیامه
تو بال وا کردی از این برزخ
من روزگارم دور پاهامه
دیوونه میشم از شب زندون
از هر طرف دیوار دیواره
یه معجزه میخوام دنیامو
از پشت و روی آینه برداره
یه معجزه میخوام بعد از این
مال خودم باشه جهان من
این دفعه تو مهمون این بزمی
با من بنوش از استکان من
یه جرعه از این شوکران بسه
تا مست دنیای خودت باشی
تو زحمت وابستگی هامون
خانوم و آقای خودت باشی
تو رفتی از آغوش این کوچه
تا رهسپار شعر فردا شی
من که نرفتم تا که برگردم
پشت سر کی آب میپاشی

تن خسته و دلگیر و رنجورم
راه زیادی باز در پیشه
خسته نمیشم از شب و روزم
این روز و شب بازم عوض میشه
تاریخ ما تاریخ لیلی هاست
تاریخ مجنون های ولگرده
چشماتو وا کن تا ببینی باز
دنیا با دنیامون چیا کرده
تو قلب من جای خیانت کو
تو قلب تو هرچی که باید مرد
من خواب دیدم توی این خونه
سقف بلندمون ترک میخورد
ای مردشور نسخه پیچی ها
لعنت به قرصای فراموشی
اسم همه جز اسم تو اینجاست
لعنت به لیست توی هر گوشی
از سادگی خسته م نمیفهمی
خطی بکش تو دفتر دنیا
دنیا تورو رنجوند و راهی کرد
ای خاک عالم تو سر دنیا

باید سکوتی تازه تر باشم
چیزی برای حرف بودن نیست
یک شهر واژه پشت در مرده
میلی برای در گشودن نیست
هر آنچه باید از تو میگفتم
گفتم نوشتم بت تراشیدم
هر دختری از خانه ای میرفت
پشت قدم هاش آب پاشیدم
این ها که گفتم از سکوت است و
حرف نگاهم روی کاغذ ریخت
در چشم هایم سوز میرفت و
از گونه ها قندیل می آویخت
چیزی نخواهم گفت باور کن
گاهی سکوت آیینه ی داد است
روزی مرا خواهی شنید از دور
بغض ابتدای ترد فریاد است

پخش آنلاین آهنگ میلاد بابایی به نام نا نحس

0:00
0:00
کد پخش آهنگ
لینک کوتاه مطلب
دانلود آهنگ | آهنگ خوب