متن آهنگ معین زد به نام زمانه
شکستم من چه پستی تو دو دستی دل به تو دادم
اجاقم را شکستی هش را به حیوانات میگوند و تو پست تر از آنی
زمانه بد شده جانا پلنگ بودن
به روز است و تو عشق را از پلنگ خواهی
شنیدم گرگ باید شد شده دنیا حیات وحشو
انسان در نایابیست و اشک از چشم من جاریست
دلم لک زد برای عشق، برای جنس فابریکو
برای دختری ساده بدونه لاکو ماتیکو
برای مرد مرد بودن برای اهل جنگ بودن
برای ابرو هایی که زمخت پیوند و پهن بودن
دلم میسوزه واسه تو که تو اینقد چرا پوچی
و امروز ساکن اینجا و فردا در پی کوچی
حماقت نیست سخاوت کن به هرکس یک کوپن دارد
کوپن هست واسم اما من بگم بازار آزادست
تو که گم در قدیم و تکنولوژی ها خدا
میلیاردها سال از خدا میلیاردها سال از خدا
چه فرقی میکند دیروز و امروزش
فردا را که میداند که امروزم قدیمی شد
و راه راست معلومست و راستی
راه هر نورست و مد را من چه میدانم
که پاییزم درخت مست برهنست و تو کجا میری
تفاوت در نگاهست و تو چه میدانی هزاران راه بی راهه
و پا کارش دویدن نیست و دست میسوزد و این توشه ی راه است
داغی تجربه سرما و گرما را چشیدی
آب دریا را کمی شورست و هر چی بیشتر بیشتر
پس از این راه چقدر دور است و من تشنه
چه بسیارند و از پشت میزنند دشنه
رفاقتها چقدر گشتم ولی خسته شدم
من آمدم آنها هنوز هم بازمیگشتند و عشق
پشت سر بازی رسد ترفند و
من غافل سرم پایینو بالا را نمیدیدم
و دستم میرسید اما برای کودک تنها نمیچیدم
سیب قرمز باغم میرفتو نمیدیدم
نمیبینی مگر کوری محبتهای تو سوری است
اجاقم را شکستی هش را به حیوانات میگوند و تو پست تر از آنی
زمانه بد شده جانا پلنگ بودن
به روز است و تو عشق را از پلنگ خواهی
شنیدم گرگ باید شد شده دنیا حیات وحشو
انسان در نایابیست و اشک از چشم من جاریست
دلم لک زد برای عشق، برای جنس فابریکو
برای دختری ساده بدونه لاکو ماتیکو
برای مرد مرد بودن برای اهل جنگ بودن
برای ابرو هایی که زمخت پیوند و پهن بودن
دلم میسوزه واسه تو که تو اینقد چرا پوچی
و امروز ساکن اینجا و فردا در پی کوچی
حماقت نیست سخاوت کن به هرکس یک کوپن دارد
کوپن هست واسم اما من بگم بازار آزادست
تو که گم در قدیم و تکنولوژی ها خدا
میلیاردها سال از خدا میلیاردها سال از خدا
چه فرقی میکند دیروز و امروزش
فردا را که میداند که امروزم قدیمی شد
و راه راست معلومست و راستی
راه هر نورست و مد را من چه میدانم
که پاییزم درخت مست برهنست و تو کجا میری
تفاوت در نگاهست و تو چه میدانی هزاران راه بی راهه
و پا کارش دویدن نیست و دست میسوزد و این توشه ی راه است
داغی تجربه سرما و گرما را چشیدی
آب دریا را کمی شورست و هر چی بیشتر بیشتر
پس از این راه چقدر دور است و من تشنه
چه بسیارند و از پشت میزنند دشنه
رفاقتها چقدر گشتم ولی خسته شدم
من آمدم آنها هنوز هم بازمیگشتند و عشق
پشت سر بازی رسد ترفند و
من غافل سرم پایینو بالا را نمیدیدم
و دستم میرسید اما برای کودک تنها نمیچیدم
سیب قرمز باغم میرفتو نمیدیدم
نمیبینی مگر کوری محبتهای تو سوری است
پخش آنلاین آهنگ معین زد به نام زمانه
0:00
0:00
کد پخش آهنگ
لینک کوتاه مطلب