متن آهنگ معین زد به نام بگو با من
سحر با باد میگفتم که یارم رفته از دستم
دوباره سرد و خاموشم همان تنهای سرمستم
دوباره باده مینوشم که غم گرده فراموشم
ولی دور ترک خورده پناه گرم آغوشم
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم، از الطاف خداوندی
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم، از الطاف خداوندی
به حافظ گشته فال من زعشق او چه میجویی
در او همت چه میبندی، رهی دشوار میپویی
به رندانش قسم دادم منم عاشقترین آدم
وساطت کن تو ای ساقی که جان بخشد به میعادم
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم ،از الطاف خداوندی
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم، از الطاف خداوندی
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم ،از الطاف خداوندی
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم، از الطاف خداوندی
دوباره سرد و خاموشم همان تنهای سرمستم
دوباره باده مینوشم که غم گرده فراموشم
ولی دور ترک خورده پناه گرم آغوشم
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم، از الطاف خداوندی
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم، از الطاف خداوندی
به حافظ گشته فال من زعشق او چه میجویی
در او همت چه میبندی، رهی دشوار میپویی
به رندانش قسم دادم منم عاشقترین آدم
وساطت کن تو ای ساقی که جان بخشد به میعادم
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم ،از الطاف خداوندی
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم، از الطاف خداوندی
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم ،از الطاف خداوندی
بگو با من تو ای باران حدیث آرزومندی
که من جز او نمیخواهم، از الطاف خداوندی
پخش آنلاین آهنگ معین زد به نام بگو با من
0:00
0:00
کد پخش آهنگ
لینک کوتاه مطلب