دانلود آهنگ محمدرضا شجریان به نام جام تهی
منتشر شده در: 2018-12-13 05:45:29
خواننده: محمدرضا شجریان
نام آهنگ: جام تهی
دانلود آهنگ با کیفیت 128دانلود آهنگ با کیفیت 320توضیحات اثر: آهنگ جام تهی اولین آهنگ از آلبوم محمدرضا شجریان بنام جام تهی می باشد که در سال ۱۳۸۳ منتشر شده است. و این آلبوم دارای ۲ ترک می باشد.
Artist: Mohammadreza Shajarian
Song: Jaam Tohi
تاریخ انتشار: 1383
بازدیدها: 16343
متن آهنگ:
پر کن پیاله را کاین آب آتشین
دیری است ره
به حال خرابم نمی برد
این جام ها که
درپی هم می شود تهی
دریای آتش است
که ریزم به کام خویش
گرداب می رباید و آبم نمی برد
پر کن پیاله را
کاین آب آتشین دیریست
دیریست ره به
حال خرابم نمی برد
این جام ها که
درپی هم می شود تهی
دریای آتش است
که ریزم به کام خویش
گرداب می رباید و آبم نمی برد
من با سمند سرکش و جادویی شراب
تا بیکران تا بیکران
عالم پندار رفته ام
تا دشت پرستاره اندیشه های گرم
تا کوچه باغ خاطره های گریز پا
تا شهر یادها
دیگر شراب هم
جز تا کنار بستر خوابم، نمیبرد
هان این عقاب عشق
از اوج قله های مه آلود دوردست
پرواز کن، پرواز کن
به دشت غم انگیز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمی برد
آن بی ستاره ام، آن بی ستاره ام
که عقابم نمی برد
در راه زندگی
با این همه تلاشو تمناو تشنگی
با این که ناله می کشم
از دل که آب آب
دیگر فریب هم به سرابم نمیبرد
دیگر فریب هم به سرابم نمیبرد
پر کن پیاله را
پر کن پیاله را
کاین، آب آتشین
دیری است ره
به حال خرابم نمی برد
این جام ها که
درپی هم می شود تهی
دریای آتش است
که ریزم به کام خویش
گرداب می رباید و آبم نمی برد
دیری است ره
به حال خرابم نمی برد
این جام ها که
درپی هم می شود تهی
دریای آتش است
که ریزم به کام خویش
گرداب می رباید و آبم نمی برد
پر کن پیاله را
کاین آب آتشین دیریست
دیریست ره به
حال خرابم نمی برد
این جام ها که
درپی هم می شود تهی
دریای آتش است
که ریزم به کام خویش
گرداب می رباید و آبم نمی برد
من با سمند سرکش و جادویی شراب
تا بیکران تا بیکران
عالم پندار رفته ام
تا دشت پرستاره اندیشه های گرم
تا کوچه باغ خاطره های گریز پا
تا شهر یادها
دیگر شراب هم
جز تا کنار بستر خوابم، نمیبرد
هان این عقاب عشق
از اوج قله های مه آلود دوردست
پرواز کن، پرواز کن
به دشت غم انگیز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمی برد
آن بی ستاره ام، آن بی ستاره ام
که عقابم نمی برد
در راه زندگی
با این همه تلاشو تمناو تشنگی
با این که ناله می کشم
از دل که آب آب
دیگر فریب هم به سرابم نمیبرد
دیگر فریب هم به سرابم نمیبرد
پر کن پیاله را
پر کن پیاله را
کاین، آب آتشین
دیری است ره
به حال خرابم نمی برد
این جام ها که
درپی هم می شود تهی
دریای آتش است
که ریزم به کام خویش
گرداب می رباید و آبم نمی برد