خواننده: فرامرز اصلانی
نام آهنگ: دیوار
ترانه سرا: فرامرز اصلانی
آهنگساز: فرامرز اصلانی
تنظیم کننده: آرمیک
توضیحات اثر: آهنگ دیوار دومین اثر از آلبوم فرامرز اصلانی بنام دل مشغولی ها می باشد. این آلبوم با ۱۰ ترک در سال ۱۳۵۷ منتشر شده است.
Artist: Faramarz Aslani
Song: Divar
تاریخ انتشار: 1357
بازدیدها: 12512
متن آهنگ
یه دیواره یه دیواره یه دیواره
یه دیواره که پشتش هیچی نداره
توکه دیوارو پوشیدن سیه ابرون
نمیاد دیگه خورشید از توشون بیرون
یه پرندست یه پرندست
یه پرندست یه پرندست
که از پرواز خود خستست
بن بالشو بستن دست دیروزا
نمیاد دیگه حتی به یادش فردا
یه روز یه خونه ای بود که تابستونا
روی پشتبونش ولو میشد خورشید
درخت انجیر پیری که تو باغ بود
همه ی کودکی های مرو میدید
یه آوازه یه آوازه
یه آوازه یه آوازه
که تو سینم شده انبار
یه اشکیه میچکه روی گیتار
به این ها عاقبت کی گیرد این کار
یه مردابه یه مردابه
یه مردابه یه مردابه
توی تن از فراموشی
یه چراغی که میره رو به خاموشی
نگردد شعله ور بیهوده میکوشی
یه روز یه خونه ای بود که تابستونا
روی پشتبونش ولو میشد خورشید
درخت انجیر پیری که تو باغ بود
همه ی کودکی های مرو میدید
یه دیواره یه دیواره
یه دیواره یه دیواره
که پشتش هیچی نداره
توکه دیوارو پوشیدن سیه ابرون
نمیاد دیگه خورشید از توشون بیرون
یه پرندست یه پرندست
یه پرندست یه پرندست
که از پرواز خود خستست
بن بالشو بستن دست دیروزا
نمیاد دیگه حتی به یادش فردا
یه دیواره که پشتش هیچی نداره
توکه دیوارو پوشیدن سیه ابرون
نمیاد دیگه خورشید از توشون بیرون
یه پرندست یه پرندست
یه پرندست یه پرندست
که از پرواز خود خستست
بن بالشو بستن دست دیروزا
نمیاد دیگه حتی به یادش فردا
یه روز یه خونه ای بود که تابستونا
روی پشتبونش ولو میشد خورشید
درخت انجیر پیری که تو باغ بود
همه ی کودکی های مرو میدید
یه آوازه یه آوازه
یه آوازه یه آوازه
که تو سینم شده انبار
یه اشکیه میچکه روی گیتار
به این ها عاقبت کی گیرد این کار
یه مردابه یه مردابه
یه مردابه یه مردابه
توی تن از فراموشی
یه چراغی که میره رو به خاموشی
نگردد شعله ور بیهوده میکوشی
یه روز یه خونه ای بود که تابستونا
روی پشتبونش ولو میشد خورشید
درخت انجیر پیری که تو باغ بود
همه ی کودکی های مرو میدید
یه دیواره یه دیواره
یه دیواره یه دیواره
که پشتش هیچی نداره
توکه دیوارو پوشیدن سیه ابرون
نمیاد دیگه خورشید از توشون بیرون
یه پرندست یه پرندست
یه پرندست یه پرندست
که از پرواز خود خستست
بن بالشو بستن دست دیروزا
نمیاد دیگه حتی به یادش فردا