متن آهنگ
باز باز آنکه دلم مشتاقش بود
با مهر آمد و بر مستی افزود
دل دل ز آمدنش باشد خرسند
جان جان از نگهش باشد خشنود
چون آمد آمد
آمد آن ماه فریبا
من شادم شادم شادم
با مهرش، تو دنیا
جان گر بزند نازش آتش
بر خرمن من
من نکشم تا جان دارم
دست از آن دامن
گر می گدازد یا می نوازد
من عاشقم وز قهرو نازش خرسندم
با موی او پیوسته باشد پیوندم
شمعم میان اشک و آتش می خندم
لب از شکایت ها می بندم
من عاشقم وز قهر و نازش خرسندم
با موی او پیوسته باشد پیوندم
شمعم میان اشکو آتش می خندم
لب از شکایت ها می بندم
باز باز آنکه دلم مشتاقش بود
با مهر آمد و بر مستی افزود
دل دل ز آمدنش باشد خرسند
جان جان از نگهش، باشد خشنود
چون آمد آمد آمد
آن ماه فریبا
من شادم شادم شادم
با مهرش تو دنیا
با مهر آمد و بر مستی افزود
دل دل ز آمدنش باشد خرسند
جان جان از نگهش باشد خشنود
چون آمد آمد
آمد آن ماه فریبا
من شادم شادم شادم
با مهرش، تو دنیا
جان گر بزند نازش آتش
بر خرمن من
من نکشم تا جان دارم
دست از آن دامن
گر می گدازد یا می نوازد
من عاشقم وز قهرو نازش خرسندم
با موی او پیوسته باشد پیوندم
شمعم میان اشک و آتش می خندم
لب از شکایت ها می بندم
من عاشقم وز قهر و نازش خرسندم
با موی او پیوسته باشد پیوندم
شمعم میان اشکو آتش می خندم
لب از شکایت ها می بندم
باز باز آنکه دلم مشتاقش بود
با مهر آمد و بر مستی افزود
دل دل ز آمدنش باشد خرسند
جان جان از نگهش، باشد خشنود
چون آمد آمد آمد
آن ماه فریبا
من شادم شادم شادم
با مهرش تو دنیا