متن آهنگ حبیب محبیان به نام مرگ قو
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ی ، دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان ، غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
گروهی بر آنند که این مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد ، آن جا بمیرد
کجا عاشقی کرد ، آن جا بمیرد
شب مرگ از بیم آن جا شتابد
کز مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا بر آمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی ، آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
تو دریای من بودی ، آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
شب مرگ از بیم آن جا شتابد
کز مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا بر آمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی ، آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
تو دریای من بودی ، آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ی ، دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان ، غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
گروهی بر آنند که این مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد ، آن جا بمیرد
کجا عاشقی کرد ، آن جا بمیرد
شب مرگ از بیم آن جا شتابد
کز مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا بر آمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی ، آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
تو دریای من بودی ، آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
شب مرگ از بیم آن جا شتابد
کز مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا بر آمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی ، آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
تو دریای من بودی ، آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
پخش آنلاین آهنگ حبیب محبیان به نام مرگ قو
0:00
0:00
کد پخش آهنگ
لینک کوتاه مطلب