خواننده: جهان
نام آهنگ: در حسرت دیدار
بازدیدها: 37971
متن آهنگ
در حسرت دیدار تو گل را دیدم
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
نه خوشگلی روی تو را داشت
نه کمان ابروی تو را داشت
نه،پیچش گیسوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
نه حرم نفسهای تو را داشت
نه قامت رعنای تو را داشت
نه محبتی توی نگاهش
نه عاطفه ای تو شکل ماهش
نه غمی داره تو اشکو آهش
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
نه خوشگلی روی تو را داشت
نه کمان ابروی تو را داشت
نه پیچش گیسوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
از این صحرا تا اون صحرا هزارون
گل خوش خطو خال ریخته فراوون
همه خوش عطرو بو،زیبا و طناز
برای شاپرکها شوق پرواز
هزارونش توی باغچه
قشنگاشون سر طاقچه
یکی یک دونه تو گلدون
همه لب تشنه ی بارون
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
نه خوشگلی روی تو را داشت
نه کمان ابروی تو را داشت
نه پیچش گیسوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
از این صحرا تا اون صحرا هزارون
گل خوش خطو خال ریخته فراوون
همه خوش عطرو بو،زیبا و طناز
برای شاپرکها شوق پرواز
هزارونش توی باغچه
قشنگاشون سر طاقچه
یکی یک دونه تو گلدون
همه لب تشنه ی بارون
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
نه خوشگلی روی تو را داشت
نه کمان ابروی تو را داشت
نه پیچش گیسوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
نه خوشگلی روی تو را داشت
نه کمان ابروی تو را داشت
نه،پیچش گیسوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
نه حرم نفسهای تو را داشت
نه قامت رعنای تو را داشت
نه محبتی توی نگاهش
نه عاطفه ای تو شکل ماهش
نه غمی داره تو اشکو آهش
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
نه خوشگلی روی تو را داشت
نه کمان ابروی تو را داشت
نه پیچش گیسوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
از این صحرا تا اون صحرا هزارون
گل خوش خطو خال ریخته فراوون
همه خوش عطرو بو،زیبا و طناز
برای شاپرکها شوق پرواز
هزارونش توی باغچه
قشنگاشون سر طاقچه
یکی یک دونه تو گلدون
همه لب تشنه ی بارون
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
نه خوشگلی روی تو را داشت
نه کمان ابروی تو را داشت
نه پیچش گیسوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
از این صحرا تا اون صحرا هزارون
گل خوش خطو خال ریخته فراوون
همه خوش عطرو بو،زیبا و طناز
برای شاپرکها شوق پرواز
هزارونش توی باغچه
قشنگاشون سر طاقچه
یکی یک دونه تو گلدون
همه لب تشنه ی بارون
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت
نه خوشگلی روی تو را داشت
نه کمان ابروی تو را داشت
نه پیچش گیسوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت
نه بوی تو را داشت