عوامل اثر
تو که اومای از ایرج رحمانپور
ترانه سرا : ایرج رحمانپور ، آهنگ ساز : ایرج رحمانپور ، تنظیم کننده : فرج علیپور
جزئیات اثر
آهنگ راز تو (تو که اومای) هفتمین آهنگ از آلبوم ایرج رحمانپور به نام آینه اشک می باشد این آلبوم با ۸ ترک در سال ۱۳۷۲ منتشر شده است.
متن آهنگ ایرج رحمانپور به نام تو که اومای
تو که امای آو گشس د چش چشمه
خنِسی دا،ر پر د گل ،پرپیچ بیئه د رنگ و رشمه
تو خور داری د خآو بچه ساویا
تو بلدی تور کوچ ،سی پریسکیا
تو کلیل زالنه اوریانه داری
تو تونی داغ د دل زمی درآری
تل حشک سر دار نومت دونه
تل حشک سر دار نومت دونه
مل بی لیز، مینه مشتت میکه لونه
صو سحر د شوق تو خروس موحونه
ایل وبار وا میل مالگت ایل می رونه
برگ گل نوم تونه، داره د دامو
پی زنو، دینه د مالگه، تور پامو
تاوسو د زیر سایه ت می کنه خآو
تو تونی برف نسار بکنی آو
گر گر آوت ، تشِ تشنه می نشونه
لاوه لاوت، لار بیمار می لآونه
برگ گل راز، تونه داره د دامو
تو که آمدی آب را به چشم چشمه ها گُشودی
خنده ات گلها و درختان را پر از گلهای رنگارنگ نمود
تو از خواب نوزادان و بچه های کوچک باخبری
تویی که مسیر کوچ پرستو ها را می شناسی
کلید غُل و زنجیر ابرها در دست توست
تو می توانی عطش تشنگی را از دل زمین بیرون کنی
شاخه ی خشک روی درخت نام تو را می داند
پرنده ی بی آشیان و بی پناه در میان دستان تو لانه می کند
صبحگاهان خروسان به شوق تو آواز می خوانند
ایل باارده طبیعت(فصول سال)تو کوچ می کند مالگه =کرۀ زمین،جهان هستی
برگِ گُل اسم تو را در دامان خود دارد
ردگیرهادرمنزلگاه قدیمیِ ایل،ردما را یافته اند
تابستان زیر سایه ی تو به خواب می رود
تو می توانی برفهای سایه ساران را آب کنی
جُرعه جُرعه نوشیدنِ آبت،عطش هر تشنه راخاموش می کند
لالایی های تو برای جسم بیمار تسکین است
برگ گل پر از رموز علم و قدرت توست
خنِسی دا،ر پر د گل ،پرپیچ بیئه د رنگ و رشمه
تو خور داری د خآو بچه ساویا
تو بلدی تور کوچ ،سی پریسکیا
تو کلیل زالنه اوریانه داری
تو تونی داغ د دل زمی درآری
تل حشک سر دار نومت دونه
تل حشک سر دار نومت دونه
مل بی لیز، مینه مشتت میکه لونه
صو سحر د شوق تو خروس موحونه
ایل وبار وا میل مالگت ایل می رونه
برگ گل نوم تونه، داره د دامو
پی زنو، دینه د مالگه، تور پامو
تاوسو د زیر سایه ت می کنه خآو
تو تونی برف نسار بکنی آو
گر گر آوت ، تشِ تشنه می نشونه
لاوه لاوت، لار بیمار می لآونه
برگ گل راز، تونه داره د دامو
تو که آمدی آب را به چشم چشمه ها گُشودی
خنده ات گلها و درختان را پر از گلهای رنگارنگ نمود
تو از خواب نوزادان و بچه های کوچک باخبری
تویی که مسیر کوچ پرستو ها را می شناسی
کلید غُل و زنجیر ابرها در دست توست
تو می توانی عطش تشنگی را از دل زمین بیرون کنی
شاخه ی خشک روی درخت نام تو را می داند
پرنده ی بی آشیان و بی پناه در میان دستان تو لانه می کند
صبحگاهان خروسان به شوق تو آواز می خوانند
ایل باارده طبیعت(فصول سال)تو کوچ می کند مالگه =کرۀ زمین،جهان هستی
برگِ گُل اسم تو را در دامان خود دارد
ردگیرهادرمنزلگاه قدیمیِ ایل،ردما را یافته اند
تابستان زیر سایه ی تو به خواب می رود
تو می توانی برفهای سایه ساران را آب کنی
جُرعه جُرعه نوشیدنِ آبت،عطش هر تشنه راخاموش می کند
لالایی های تو برای جسم بیمار تسکین است
برگ گل پر از رموز علم و قدرت توست
پخش آنلاین آهنگ ایرج رحمانپور به نام تو که اومای
0:00
0:00
کد پخش آهنگ
لینک کوتاه مطلب