خواننده: محسن چاوشی
نام آهنگ: او
ترانه سرا: محسن چاوشی
آهنگساز: محسن چاوشی
تنظیم کننده: محسن چاوشی
Artist: Mohsen Chavoshi
بازدیدها: 18156
متن آهنگ
تاج گذاری کند آمده کاری کند
بت شکند شاه ما بنده نوازی کند
ما بنوایم نیست ناز بت بت شکن
بت بنوازد، هر آن چنگ به سازی کند
آمده با قصد خود هرچه بت قادر است
با تبرش یک نفس دست درازی کند
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند
تیغ کشاند به هرکس که به ناحق گرفت
عدل کشاند به هر قصد به قاضی کند
سر بزند آن که را خون خلایق مکید
آب رخ مردمان ریخت بازی کند
باز بگیرد خود آن آه دل مردمان
خود دل ایتام را آمده راضی کند
در نگشاید به آن ذات که پهلوی خلق
میشکند دم به دم بعد نمازی کند
تیغ به فرقش زنید شیر به زهرش کنید
شیر خدا باز خود بنده نوازی کند
لافتی ای پدر لافتی جز شما
فزت به ربک علی فرق تو را میخرم
همچو برادر شهید دست و سرم آن او
زهر بنوشم، شها بنده شهیدت شوم
بنده سرافکنده ام در گذر از نطفه ات
قول دهم چون شما شیر خدایی روم
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند
شبه علی میرود عزل به ما میرسد
دست خدا بر سرم او برسد در برم
شبه پیمبر کلان جامه تن همچو آن
جامه دران خواهمش از سر او نگذرم
با ید الله با تیر علی ذوالفقار
سینه ی گردن کشان اذن دهد میدرم
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند
بت شکند شاه ما بنده نوازی کند
ما بنوایم نیست ناز بت بت شکن
بت بنوازد، هر آن چنگ به سازی کند
آمده با قصد خود هرچه بت قادر است
با تبرش یک نفس دست درازی کند
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند
تیغ کشاند به هرکس که به ناحق گرفت
عدل کشاند به هر قصد به قاضی کند
سر بزند آن که را خون خلایق مکید
آب رخ مردمان ریخت بازی کند
باز بگیرد خود آن آه دل مردمان
خود دل ایتام را آمده راضی کند
در نگشاید به آن ذات که پهلوی خلق
میشکند دم به دم بعد نمازی کند
تیغ به فرقش زنید شیر به زهرش کنید
شیر خدا باز خود بنده نوازی کند
لافتی ای پدر لافتی جز شما
فزت به ربک علی فرق تو را میخرم
همچو برادر شهید دست و سرم آن او
زهر بنوشم، شها بنده شهیدت شوم
بنده سرافکنده ام در گذر از نطفه ات
قول دهم چون شما شیر خدایی روم
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند
شبه علی میرود عزل به ما میرسد
دست خدا بر سرم او برسد در برم
شبه پیمبر کلان جامه تن همچو آن
جامه دران خواهمش از سر او نگذرم
با ید الله با تیر علی ذوالفقار
سینه ی گردن کشان اذن دهد میدرم
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند
خوی علی خوی او روی علی روی او
دست به زانو زند فتح اراضی کند